بهترین و بزرگترین سخنران های انگیزشی دنیا
افرادی که در این لیست ذکر شده اند در زمینه انگیزه دادن و سخنرانی متخصص هستند و شغل خود را صرف الهام بخشیدن به افراد در سمینارها، کلاس های آنلاین و با کتاب کرده اند.
تماشای این سخنرانان انگیزشی برتر در تعامل با مخاطبان خود یک راه عالی برای بهبود مهارت های ارتباطی شما است. یکی از شناخته شده ترین آنها تونی رابینز است که از طیف وسیعی از تکنیک های فیزیکی و کلامی استفاده می کند تا هزاران نفر را که در سمینارهای خود شرکت می کنند، مجذوب خود کند.
پس از مرور لیست، مدتی را صرف تماشای سمینارهای ضبط شده آنها کنید و نحوه استفاده آنها از زبان بدن، تماس چشمی، تغییر سرعت صدای خود و تعامل با مخاطب را مشاهده کنید. در اینجا 15 مورد از محبوب ترین سخنرانان انگیزشی از سراسر جهان را برایتان آورده ایم.
دیو رمزی
دیوید رمزی نویسنده ، مجری رادیو، شخصیت تلویزیونی و سخنران انگیزشی آمریکایی است. نمایش و نوشته های او به شدت بر تشویق مردم برای رهایی از بدهی متمرکز است.
دیو رمزی نویسنده و مجری رادیویی است که به دلیل مشاوره مالی شخصی اش شناخته شده است. دیو رمزی در سن 26 سالگی سالانه ربع میلیون دلار به خانه می آورد و دارایی 4 میلیون دلاری املاک و مستغلات بود. دو سال بعد همه چیز را از دست داد.
رمزی 60 ساله یکی از قابل اعتمادترین منابع آمریکا برای مشاوره مالی است. برنامه رادیویی او، نمایش دیو رمزی، در میان پنج برنامه رادیویی گفتگوی برتر در ایالات متحده است و طبق وب سایت رمزی، هر هفته توسط 13 میلیون شنونده در بیش از 600 ایستگاه رادیویی شنیده می شود. رمزی در مورد سبک سرمایه گذاری خود شفاف است. او پیروان خود را تشویق می کند که از سرمایه گذاری در سهام فردی خودداری کنند و صندوق های سرمایه گذاری مشترکی را خریداری کنند که سابقه طولانی عملکرد خوب دارند. شخصاً، سرمایه گذاری های سهام او به چهار نوع صندوق سرمایه گذاری مشترک اختصاص می یابد: رشد، درآمد و رشد بین المللی.
رمزی علاوه بر صندوق های سرمایه گذاری مشترک دارای مجموعه ای از املاک اجاره ای است. فلسفه سرمایه گذاری او در املاک و مستغلات مبتنی بر کسب املاک بدون استفاده از تامین مالی بدهی است
دیو رمزی از زمان اعلام ورشکستگی شخصی در سالهای اولیه زندگی، راه طولانی را پیموده است. با ثروت خالص تخمینی 200 میلیون دلاری، او گواه زنده ای است که هر کسی می تواند وضعیت بد مالی را تغییر دهد.2 رمزی اولین میلیون خود را به دست آورد، آن را از دست داد و سپس در مدت نسبتاً کوتاهی ثروت بزرگتری را بازسازی کرد.
موفقیت های وی
رمزی در 3 سپتامبر 1960 به دنیا آمد و در خانواده ای بزرگ شد که اخلاق کاری قوی را القا کرد. رمزی در مستندی 20 دقیقهای درباره زندگی او Live Like No One Else، داستان زمانی را روایت میکند که 12 ساله بود و برای خرید بستنی از پدرش درخواست پول کرد. او گفت که پدرش به درخواست او پاسخ داد و گفت: «شما به سنی رسیدهاید که میتوانید کار پیدا کنید. پول از آنجا می آید.» این گفتگو با پدرش الهام بخش رمزی برای تبدیل شدن به یک کارآفرین شد. در همان روز او 500 کارت ویزیت را در چاپخانه محلی برای اولین کار خود چاپ کرد: یک تجارت مراقبت از چمن. در طول سال های تحصیل، او چندین تجارت دیگر داشت که یکی از آنها دستبندهای چرمی می فروخت. رمزی گفت که سرمایهگذاریهای تجاری اولیهاش به او درسهای ارزشمندی مانند خدمات مشتری و اهمیت وفای به قول خود را آموخت.
سه هفته پس از 18 سالگی، رمزی در آزمون مجوز املاک خود قبول شد. او از پورسانت هایی که از فروش املاک در دوران کالج گرفته بود برای کمک به پرداخت شهریه خود استفاده کرد.3 در کودکی با دنیای املاک و مستغلات آشنا شده بود و در کتاب خود به نام «راهنمای کامل پول دیو رمزی» توضیح داد: «والدین من. در تجارت املاک و مستغلات بودم، بنابراین همیشه بخش بزرگی از زندگی من بوده است.”
دستاوردهای قابل توجه
موفقیت و خرید املاک و مستغلات
پس از فارغ التحصیلی از کالج، او شروع به تلنگر ملکی کرد. رمزی به دلیل داشتن چند ارتباط خانوادگی در بانکهای محلی، میتوانست بودجه معاملات خود را تامین کند. در سن 26 سالگی، سبد املاک و مستغلات او 4 میلیون دلار ارزش داشت و دارایی خالص او کمی بیش از 1 میلیون دلار بود.
موفقیت اولیه او کوتاه مدت بود و در نهایت در سال 1988 در سن 28 سالگی درخواست حمایت از ورشکستگی شخصی را داد، عمدتاً به این دلیل که بزرگترین وام دهنده او – که او 1.2 میلیون دلار به او بدهکار بود – توسط یک بانک بزرگتر خریداری شد. بانک از رمزی خواسته است که کل بدهی را ظرف 90 روز پرداخت کند. اندکی پس از دریافت اولین اخطار تقاضای وی، بانک دیگری اسکناس های 800000 دلاری او را فراخواند. رمزی موفق شد بخش اعظم بدهی را بپردازد و 378000 دلار باقی بماند.
مشاوره مالی کسب و کار
سقوط رمزی از فیض او را به مسیحیت کشاند. او شروع به خواندن کتاب مقدس کرد و متوجه شد که “کلام خدا در مورد پول چیزهای زیادی برای گفتن دارد.” رمزی در این مستند می گوید که یک روز بعد از کلیسا، مردی که با مشکلات مالی روبرو بود از او پرسید که چگونه در گذشته از مشکلات مالی خود جان سالم به در برده است. او موافقت کرد که به مرد و همسرش کمک کند تا یک برنامه مالی برای زندگی خود ایجاد کنند – و به این ترتیب حرفه مشاوره مالی رمزی آغاز شد.
رمزی یک شرکت مشاوره مالی شخصی به نام The Lampo Group راه اندازی کرد. کلاس مدیریت پول او با 37 دانشجو شروع شد، اما پس از چند سال فعالیت به بیش از 350 دانشجو رسید.
نویسندگی
پس از موفقیت گروه Lampo، رمزی به همراه دوستش، روی متلوک، شروع به میزبانی یک برنامه رادیویی با تمرکز بر امور مالی شخصی به نام بازی پول کرد. در همان زمان، او همچنین اولین کتاب خود را به نام صلح مالی منتشر کرد و از مخاطبان رو به رشد خود در رادیو برای کمک به فروش آن استفاده کرد.
رمزی سپس یک برنامه رادیویی اسپین آف به نام نمایش دیو رمزی راه اندازی کرد. در هر قسمت، مردم از سراسر کشور برای پرسیدن طیف وسیعی از سوالات مالی شخصی از رمزی تماس می گیرند.
تونی رابینز
تونی رابینز سخنران انگیزشی آمریکایی، مدرس امور مالی شخصی و نویسنده خودیاری است. او از طریق تبلیغات اطلاعاتی و کتابهای خودیاری خود به خوبی شناخته شد: قدرت نامحدود، آزاد کردن قدرت درون و بیدار کردن غول درون.
رابینز در خانواده ای کارگری به نام آنتونی جی ماهاوریک به دنیا آمد. در کودکی نام خانوادگی یک ناپدری را برگزید. در دوران جوانی متوجه شد که استعداد سخنرانی در جمع دارد و شروع به خواندن آثار نویسندگان الهامبخشی مانند رالف والدو امرسون و دیل کارنگی کرد. رابینز به کالج نرفت اما به جای آن به کار سازماندهی سمینارهایی برای سخنران انگیزشی جیم ران مشغول شد. او همچنین با جان گریندر، زبانشناس و توسعهدهنده «مدلسازی» آموزش دید، تکنیکی که از طریق آن، کارآموز با کپیبرداری دقیق از رفتار خودآگاه و ناخودآگاه یک فرد موفق، به موفقیت میرسد.
زندگینامه ی مختصر
در اوایل دهه 1980 رابینز شروع به برگزاری سمینارهای خود کرد که به عنوان جلسات احیای سکولار توصیف شد. رژیم گرایندر، به نام برنامهنویسی عصبی-زبانی، راه رفتن روی آتش را به عنوان یک اعتمادساز نشان میداد و رابینز شروع به گنجاندن این تجربه در برنامههای خود کرد. (در یک شیرین کاری مشهور، او اپرا وینفری را در راه رفتن با آتش راهنمایی کرد.) او با نوشتن کتاب و بعداً با تولید کتاب های صوتی، آگهی های تبلیغاتی تلویزیونی، دی وی دی و برنامه های گوشی های هوشمند طرفدارانی پیدا کرد. در سال 2010 او مجری یک برنامه تلویزیونی واقعیت کوتاه مدت به نام Breakthrough with Tony Robbins بود. به عنوان سخنران انگیزشی، رابینز در سال های بعد به طور فزاینده ای بر موفقیت مالی تمرکز کرد و خدمات خود را به طور خاص برای کارآفرینان، صاحبان مشاغل و افراد ثروتمند تنظیم کرد. برجسته ترین رویداد عمومی او یک گردهمایی سالانه شش روزه با حضور هزاران شرکت کننده بود که هر یک از آنها هزاران دلار برای یک صندلی پرداخت کردند.
آثار رابینز
کتاب های رابینز شامل قدرت نامحدود: علم جدید موفقیت شخصی بود. غول درون خود را بیدار کنید: چگونه کنترل فوری سرنوشت ذهنی، عاطفی، فیزیکی و مالی خود را در دست بگیرید. فیلم مستند تونی رابینز: من گورو تو نیستم به کارگردانی جو برلینگر در سال 2016 منتشر شد. راه رفتن روی آتش چندین شکل دارد که رایج ترین آن تمرین راه رفتن سریع روی لایه ای از اخگر است که به صورت نازک در امتداد کف یک کم عمق پخش شده است.
سنگر گاهی اوقات فداییان یا کشیشان یا پیشوایان باید از میان آتش سوزان چوب عبور کنند. به جای اخگرهای آتش هیزم، ممکن است سنگهای داغ (فیجی و موریس) وجود داشته باشد، یا ممکن است اخگرها در «حمام آتش» روی سر فداکار ریخته شود، یا عابد ممکن است با یک مشعل شعلهور به خود ضربه بزند.
توضیحات مختلفی برای پیاده روی آتش ارائه شده است. گفته می شود که عملکرد آن گاهی برای اطمینان از برداشت خوب است، گاهی اوقات برای پاکسازی شرکت کنندگان. ممکن است از مردی که متهم به جنایت یا دروغ گفتن است، برای اثبات بیگناهی خود، تحت آزمایش آتش قرار گیرد، و اگر سالم ظاهر شود، بی گناهی او ثابت می شود. راهپیمایان آتش بر این باورند که فقط کسانی که ایمان ندارند از آسیب آتش سوزی رنج می برند، در حالی که مومنان در امان هستند. فدائیان نیز برای وفای به عهد، راه رفتن آتش را بر عهده می گیرند.
صدمات ناشی از سوختگی اتفاق میافتد، اما به نظر میرسد که در مجموع بسیار کمتر از آنچه که انتظار میرود اتفاق بیفتد، بهویژه که جانبازان هیچ گونه آمادگی مصنوعی را قبل از آزمایش برای محافظت از بدن خود انجام نمیدهند. این واقعیت به طور کامل توضیح داده نشده است.
نیک وویچیچ
در سال 1982 در ملبورن استرالیا در خانواده دوشکا و بوریس وویچیچ به دنیا آمد. اگرچه او یک نوزاد سالم بود، اما نیک بدون دست و پا به دنیا آمد. او هیچ پا نداشت، اما دو پای کوچک داشت که یکی از آنها دو انگشت داشت. نیک دو خواهر و برادر به نام های میشل و آرون دارد.
در ابتدا، یک قانون ایالت ویکتوریا، نیک را از حضور در یک مدرسه معمولی به دلیل ناتوانی جسمی، علیرغم نداشتن اختلال روانی، منع کرد. با این حال، وویچیچ یکی از اولین دانش آموزان معلول جسمی بود که پس از تغییر قوانین در یک مدرسه معمولی ادغام شد. با این حال، نداشتن دست و پا او را هدف قلدرهای مدرسه قرار داد و به افسردگی شدیدی فرو رفت.
او در هشت سالگی به خودکشی فکر کرد و حتی سعی کرد در ده سالگی خود را در وان حمام غرق کند. عشق او به پدر و مادرش مانع از ادامه راه او شد. او همچنین در موزیک ویدیوی “چیزی بیشتر” خود عنوان کرد که خداوند برای زندگی او برنامه ای داشت و به همین دلیل نتوانست خود را غرق کند.
نیک بسیار دعا کرد که خدا به او دست و پا بدهد و در ابتدا به خدا گفت که اگر دعای او مستجاب نشود، نیک او را تا ابد ستایش نخواهد کرد. با این حال، یک نقطه عطف کلیدی در ایمان او زمانی رخ داد که مادرش مقالهای در روزنامهای درباره مردی که با معلولیت شدید روبرو بود به او نشان داد.
وویچیچ متوجه شد که در مبارزاتش منحصر به فرد نیست و شروع به پذیرش کمبود دست و پا کرد. پس از این، نیک متوجه شد که دستاوردهای او می تواند الهام بخش دیگران باشد و از زندگی خود سپاسگزار شد.
دلیل موفقیت
نیک به تدریج متوجه شد که چگونه می تواند زندگی کاملی را بدون دست و پا داشته باشد و بسیاری از مهارت های روزانه را که افراد بدون فکر به دست می آورند، تطبیق دهد. نیک با دو انگشت روی پای چپش و یک چنگال مخصوص که روی انگشت شست پا میلغزد مینویسد. او نحوه استفاده از کامپیوتر را بلد است و می تواند تا 45 کلمه در دقیقه را با استفاده از روش “پاشنه و پا” تایپ کند.
او همچنین یاد گرفته است که توپ های تنیس را پرتاب کند، پدال درام بزند، یک لیوان آب بگیرد، موهایش را شانه کند، دندان هایش را مسواک بزند، به تلفن پاسخ دهد و اصلاح کند، علاوه بر این، در گلف، شنا و حتی غواصی در آسمان شرکت کند.
در دوران دبیرستان، او به عنوان کاپیتان ایالت مک گرگور در کوئینزلند انتخاب شد و با شورای دانش آموزی در جمع آوری کمک های مالی برای سازمان های خیریه محلی و کمپین های مربوط به معلولیت کار کرد. زمانی که هفده ساله بود، شروع به سخنرانی در گروه دعای خود کرد و بعداً سازمان غیرانتفاعی خود، زندگی بدون اندام را تأسیس کرد.
اکهارت توله
اکهارت توله یک آلمانی الاصل ساکن کانادا است که بیشتر به عنوان نویسنده کتاب های قدرت اکنون و زمین جدید: بیداری برای هدف زندگی شما شناخته می شود. در سال 2011، وی توسط واتکینز ریویو به عنوان تأثیرگذارترین فرد معنوی در جهان معرفی شد.
اکهارت توله به طور گسترده به عنوان یکی از الهام بخش ترین و رویایی ترین معلمان معنوی در جهان امروز شناخته می شود. او با پرفروشترین کتابهای بینالمللی خود، «قدرت اکنون» و «یک زمین جدید» که به ۵۲ زبان ترجمه شدهاند، میلیونها نفر را با لذت و آزادی زندگی در لحظهی کنونی آشنا کرده است. نیویورک تایمز او را به عنوان “محبوب ترین نویسنده معنوی در ایالات متحده” توصیف کرده است و در سال 2011، واتکینز ریویو او را “تأثیرگذارترین فرد معنوی در جهان” معرفی کرد.
آموزه های عمیق و در عین حال ساده اکهارت به افراد بی شماری در سرتاسر جهان کمک کرده است تا در زندگی روزمره خود حالتی از آرامش درونی زنده را تجربه کنند. آموزه های او بر اهمیت و قدرت حضور متمرکز است، وضعیت بیداری آگاهی، که فراتر از نفس و تفکر گفتمانی است. اکهارت این بیداری را گام بعدی اساسی در تکامل انسان می داند. اکهارت توله یک رهبر معنوی و نویسنده مشهور است. او بیشتر به خاطر اولین کتابش به نام «قدرت اکنون» شناخته شده است.
توله چندین کتاب دیگر از جمله «یک زمین جدید: بیداری برای هدف زندگی شما» و «نگهبانان وجود» نوشته است. و احساس بیگانگی از جامعه کرد. پس از گذراندن یک مرحله کوتاه از افسردگی، توله دچار تحول درونی شد. او به دگرگونی روحی و آرامش روحی دست یافت که در طول زندگی بعدی او با او همراه بود. او به عنوان مشاور و راهنمای معنوی فعالیت داشته است. توله مذهب خاصی را انجام نمی دهد.
لوئیز هی
یک نویسنده انگیزشی آمریکایی و بنیانگذار Hay House بود، او چندین کتاب خودیاری New Thought، از جمله کتاب سال 1984، You Can Heal Your Life را نوشت. روز 30 اوت 2017 در سن 90 سالگی درگذشت.
لوئیز هی که توسط رسانه های استرالیایی “نزدیک ترین چیز به یک قدیس زنده” لقب گرفته است، به عنوان یکی از بنیانگذاران جنبش خودیاری نیز شناخته می شود. اولین کتاب او، بدن خود را شفا دهید، در سال 1976 منتشر شد، خیلی قبل از اینکه بحث در مورد ارتباط بین ذهن و بدن مد شود. این کتاب پرفروش که در سال 1988 بازبینی و گسترش یافت، مفاهیم لوئیز را به مردم در 33 کشور مختلف معرفی کرد و به 25 زبان در سراسر جهان ترجمه شده است.
از مبارزه تا قدرت
از طریق تکنیکهای درمانی لوئیز و فلسفه مثبت، میلیونها نفر یاد گرفتهاند که چگونه چیزهای بیشتری را در زندگی خود خلق کنند، از جمله سلامتی بیشتر در بدن، ذهن و روحشان. فلسفه شخصی خود او از تربیت رنجور او شکل گرفت. دوران کودکی او بی ثبات و فقیر بود و سال های نوجوانی او با سوء استفاده همراه بود.
لوئیز از خانه فرار کرد و به شهر نیویورک رفت و در آنجا مدل شد و با یک تاجر مرفه ازدواج کرد. اگرچه به نظر می رسید که زندگی او تغییر کرده است، اما تنها 14 سال بعد از پایان ازدواج او واقعاً شفا یافت.
لوئیز در سال 1970 کاری را که به کار زندگی او تبدیل شد در شهر نیویورک آغاز کرد. او در جلسات کلیسای علوم دینی شرکت کرد و آموزش در برنامه خدمتگزاری را آغاز کرد. او به یک سخنران محبوب در کلیسا تبدیل شد و به زودی خود را در حال مشاوره مشتریان یافت. این کار به سرعت به یک حرفه تمام وقت شکوفا شد.
پس از چندین سال، لوئیز راهنمای مرجعی را گردآوری کرد که دلایل روانی بیماریهای جسمی را شرح میداد و الگوهای فکری مثبتی را برای معکوس کردن بیماری و ایجاد سلامتی ایجاد کرد. این مجموعه اساس کتاب Heal Your Body بود که با محبت به آن «کتاب آبی کوچک» نیز میگویند.
او شروع به سفر در سراسر ایالات متحده، سخنرانی و تسهیل کارگاههایی در مورد دوست داشتن خود و بهبود زندگیمان کرد. زمانی که لوئیز به سرطان مبتلا شد، توانست فلسفه های خود را عملی کند. او جایگزین های جراحی و داروها را در نظر گرفت و در عوض یک برنامه فشرده از تأیید، تجسم، پاکسازی تغذیه و روان درمانی را توسعه داد. در عرض شش ماه، او به طور کامل از سرطان شفا یافت.
لوئیز به زادگاهش کالیفرنیای جنوبی بازگشت و در اینجا بود که شروع کرد به بیان روش های کارگاهی خود روی کاغذ. سپس کتاب جدید او به نام «شما می توانید زندگی خود را شفا دهید» منتشر شد. در آن، لوئیز توضیح می دهد که چگونه باورها و ایده های ما درباره خودمان اغلب علت مشکلات عاطفی و بیماری های جسمی ما هستند و چگونه با استفاده از ابزارهای خاص، می توانیم تفکر و زندگی خود را برای بهتر شدن تغییر دهیم.
موفقیت های او
You Can Heal Your Life به فهرست پرفروشترینهای نیویورک تایمز رسید و 13 هفته متوالی در آن باقی ماند. بیش از 50 میلیون نسخه از You Can Heal Your Life در سراسر جهان فروخته شده است. بیست سال بعد، به دلیل حضور او در برنامه اپرا وینفری، شما می توانید زندگی خود را شفا دهید، دوباره در فهرست پرفروش ترین های نیویورک تایمز قرار گرفت. اولین بار در تاریخ آن نشریه که چنین اتفاقی افتاده است!
در سال 1985، لوئیز گروه حمایتی معروف خود، “The Hayride” را با شش مرد مبتلا به ایدز آغاز کرد. در سال 1988، این گروه به یک گردهمایی هفتگی 800 نفری تبدیل شد و به سالنی در غرب هالیوود نقل مکان کرد. بار دیگر، لوئیز مدتها قبل از اینکه مردم شروع به پوشیدن روبان قرمز در یقه های خود کنند، جنبشی از عشق و حمایت را آغاز کرده بود. در همین دوران بود که او کتاب ایدز: ایجاد رویکرد مثبت را بر اساس تجربیاتش با این گروه قدرتمند نوشت.
لوئیز شرکت Hay House را راه اندازی کرد که یک شرکت انتشاراتی موفق بود. چیزی که به عنوان یک سرمایه گذاری کوچک در اتاق نشیمن خانه او آغاز شد، به یک شرکت موفق تبدیل شد که میلیون ها کتاب و محصول را در سراسر جهان فروخته است. نویسندگان Hay House شامل بسیاری از افراد برجسته در جنبش خودیاری هستند، از جمله دکتر وین دایر، جوآن بوریسنکو، و دکتر کریستین نورتروپ و دیگران.
علاوه بر این، بنیاد هی یک سازمان غیرانتفاعی است که توسط لوئیز تأسیس شده است که سازمانهای مختلفی را تشویق میکند و از نظر مالی حمایت میکند که غذا، سرپناه، مشاوره، مراقبت از آسایشگاه و پول را برای مبتلایان به ایدز، زنان کتک خورده و سایر بحرانها تامین میکنند. این بنیاد به کار خوبی که لوئیز بیش از 30 سال پیش آغاز کرد ادامه خواهد داد.
کریس گاردنر
کریس گاردنر یک کارآفرین، سرمایهگذار، دلال سهام، سخنران انگیزشی، نویسنده و بشردوست آمریکایی است که در اوایل دهه 1980، هنگام بزرگ کردن پسر نوپای خود با بی خانمانی دست و پنجه نرم کرد. کتاب خاطرات گاردنر، به دنبال خوشبختی، در می 2006 منتشر شد.
در میان بسیاری از داستانهای گرانقیمتی که میدانیم، داستان زندگی کریس گاردنر یکی از معروفترین داستانها محسوب میشود. این مرد که مظهر شروعی متواضعانه بود، در جوانی فاقد هر چیزی بود که برای زنده ماندن نیاز داشت. او توسط یک ناپدری خشن و بدسرپرست از مادرش جدا شد و در چندین خانه پرورشی بزرگ شد.
به زودی تصمیم گرفت به نیروی دریایی بپیوندد و به مدت چهار سال در سپاه ایالات متحده خدمت کند. پس از بازنشستگی، کهنه سرباز جنگ کار دستیار تحقیقات آزمایشگاهی را آغاز کرد و جراح رابرت الیس به حرفه پزشکی امیدوارکننده خود اعتماد داشت. با این حال، این شغل کم درآمد بود، و با داشتن خانواده ای که باید از آن تامین شود، مرد جوان مجبور شد تمام رویاهای پزشک شدن را کنار بگذارد.
او برای مدتی تجهیزات پزشکی می فروخت و هرگز از کاری که انجام می داد راضی نبود. به زودی، گرسنگی برای انجام کارهای مفیدتر افزایش یافت و او تصمیم گرفت که یک دلال سهام شود. پس از چند تلاش در برنامه های آموزشی مختلف ارائه شده توسط شرکت های مختلف، او به زودی به عنوان کارآموز در ‘Dean Witter Reynolds’ پذیرفته شد.
فداکاری او نتیجه داد و به زودی توانست شرکت خود را با نام “Gardner Rich & Co” تأسیس کند که ممکن بود کوچک شروع شود، اما در نهایت کریس را به شهرت رساند. برای اطلاعات بیشتر در مورد زندگی و آثار او در دوران کودکی و اوایل زندگی به ادامه مطلب مراجعه کنید
زندگینامه
کریس در 9 فوریه 1954 در خانواده بتی جین گاردنر و توماس ترنر در میلواکی، ویسکانسین به دنیا آمد. او یک خواهر ناتنی به نام اوفلیا از ازدواج قبلی مادرش و دو خواهر و برادر ناتنی به نامهای کیمبرلی و شارون از همسر سوم بتی، فردی تریپلت دارد.
بچههای خردسال دوران کودکی سختی را پشت سر گذاشتند، با نمونههایی از جدایی از مادرشان، زمانی که بتی به دروغ توسط تریپلت خشن به جنایت متهم شد. با این حال، این مادر کریس بود که الهام بخش او در پشت سر موفقیت او بود و او را به استقلال و اعتماد به نفس، علی رغم همه مشکلات، تشویق کرد.
در اواخر دهه 1960، گاردنر تحت تأثیر شخصیتهای سیاسی مانند الدریج کلیور، مارتین لوتر کینگ و مالکوم ایکس قرار گرفت. پس از اتمام مدرسه، گاردنر از توصیههای عمو هنری خود استفاده کرد و به نیروی دریایی ایالات متحده پیوست و در “کمپ لژون” کارولینای شمالی خدمت کرد. یک دوره چهار ساله در طی دو سال، ثابت کرد که برای تصاحب یک موقعیت بزرگتر آماده است، و در سال 1976، همراه با نوشتن مقالات پزشکی با الیس، مسئول آزمایشگاه شد. اما این شغل به اندازه کافی درآمد نداشت و با داشتن خانواده ای که از او مراقبت می کرد، مجبور شد به عنوان فروشنده تجهیزات پزشکی شروع به کار کند.
در یک مورد، او مردی خوش پوش را دید که در حال رانندگی یک فراری است و کنجکاو شد که بداند چه شغلی را دنبال می کند. وقتی گاردنر متوجه شد که مرد، باب بریجز، یک دلال سهام است، به او الهام شد که همین کار را انجام دهد. بریجز او را آموزش داد و همچنین دنیایی از فرصت ها را برای فروشنده جوان باز کرد.
او شانس خود را در شرکتهای آموزشی متعدد کارگزاری سهام «دین ویتر رینولدز»، «پین وبر»، «اسمیت بارنی»، «مریل لینچ» و «ای.اف. هاتون. او وارد «هاتتون» شد و بهعنوان فروشنده کار نکرد تا بهعنوان دلال سهام ادامه دهد. با این حال، زمانی که او به عضویت درآمد، استخدامکنندهاش استعفا داد و گاردنر به نقطه اول بازگشت.
موفقیت های وی
به زودی، او توسط شرکت «دین ویتر رینولدز» به عنوان کارآموز استخدام شد، بدون اینکه حقوقی تا زمانی که شغلی تأیید شده پیدا کند. تنها وسیله ای که از آن جان سالم به در برد، پول ناچیزی بود که از فروش تجهیزات پزشکی به دست آورد.
کارآموز کارگزار بورس تعهد زیادی به آموزش خود کرد و تقریباً 200 تماس در هر روز برقرار کرد و هر روز در محل کار خود باقی ماند. در سال 1982، پس از اتمام آزمون “سری 7” به عنوان یک کارمند تمام وقت جذب شد. متعاقباً، «Bear Stearns & Company» مستقر در سانفرانسیسکو، کریس را به عنوان کارگزار سهام استخدام کرد.
در سال 1987، کارگزار ماهر سهام تصمیم گرفت که سرمایه گذاری تجاری خود را راه اندازی کند و “Gardner Rich & Co” را در شیکاگو، ایلینویز تأسیس کرد. او که یک شرکت تازه تاسیس کوچک بود، در آپارتمان کوچک خود در «برج های ریاست جمهوری» با سرمایه ناچیز 10000 دلار کار کرد.
این تجارت موفقیت آمیز بود و اکثر سهام در اختیار خود کریس بود. در سال 2006، او سهام “گاردنر ریچ” خود را به قیمت چند میلیون دلار فروخت و شرکت بزرگ “هولدینگ بین المللی کریستوفر گاردنر” را با شعبه های آن در سانفرانسیسکو، نیویورک و شیکاگو تاسیس کرد.
رابرت کیوساکی
رابرت کیوساکی تاجر، سرمایهگذار، نویسنده خودیاری، مربی، سخنران انگیزشی، فعال سواد مالی، مفسر مالی و شخصیت رادیویی آمریکایی است. کیوساکی بنیانگذار شرکت پدر پولدار است که آموزش های مالی و تجاری را از طریق کتاب ها، فیلم ها، بازی ها، سمینارها، وبلاگ ها، مربیگری و کارگاه های آموزشی به مردم ارائه می دهد.
رابرت کیوساکی واقعاً یک شخصیت چند استعدادی است. او یک کارآفرین، سرمایه گذار، سخنران انگیزشی، نویسنده و همچنین یک فعال دانش مالی است. او برای مجموعه کتاب هایش به نام «پدر پولدار پدر بی پول» بسیار محبوب است. در سال 1969 از آکادمی به عنوان افسر عرشه فارغ التحصیل شد و زمانی که در جنگ ویتنام به عنوان خلبان جنگنده خدمت کرد، با مدال هوایی مفتخر شد. 1975 کیوساکی سپاه تفنگداران دریایی را ترک کرد و به عنوان فروشنده دستگاه زیراکس مشغول به کار شد. سه سال بعد او شرکت خود را راه اندازی کرد که کیف پول های موج سوار Velcro را می فروخت. این شرکت برای مدتی عملکرد خوبی داشت اما متأسفانه ورشکست شد.
شروع موفقیت
در آغاز دهه 1980 کیوساکی شانس خود را در تجارتی امتحان کرد که تی شرت های گروه راک هوی متال را تأیید می کرد. او این تجارت را در سال 1985 فروخت. تقریباً یک دهه بعد پس از تلاش برای دستیابی به موفقیت، کیوساکی در سن 47 سالگی تصمیم به بازنشستگی گرفت.
اما در سال 1997 هنگامی که Cashflow Technologies، Inc را تأسیس کرد، بار دیگر رشد کرد. یعنی پدر پولدار و جریان نقدی. او در سال 1969 از آکادمی به عنوان افسر عرشه فارغ التحصیل شد و زمانی که در جنگ ویتنام به عنوان خلبان جنگنده خدمت کرد، با مدال هوایی مفتخر شد. در سال 1975 کیوساکی سپاه تفنگداران دریایی را ترک کرد و به عنوان فروشنده دستگاه زیراکس مشغول به کار شد. سه سال بعد او شرکت خود را راه اندازی کرد که کیف پول های موج سوار Velcro را می فروخت.
این شرکت برای مدتی عملکرد خوبی داشت اما متأسفانه ورشکست شد. در آغاز دهه 1980 کیوساکی شانس خود را در تجارتی امتحان کرد که تی شرت های گروه راک هوی متال را تأیید می کرد. او این تجارت را در سال 1985 فروخت. تقریباً یک دهه بعد پس از تلاش برای دستیابی به موفقیت، کیوساکی در سن 47 سالگی تصمیم به بازنشستگی گرفت. اما در سال 1997 هنگامی که Cashflow Technologies، Inc را تأسیس کرد، بار دیگر رشد کرد. یعنی پدر پولدار و جریان نقدی.
اریک توماس
اریک توماس سخنران، نویسنده و وزیر انگیزشی آمریکایی است. پس از اینکه توماس به عنوان یک سخنران انگیزشی شناخته شد، شرکتی را برای ارائه مشاوره تحصیلی، مربیگری اجرایی و توسعه ورزشی، از جمله ورزشکارانی مانند لبرون جیمز، تأسیس کرد.
اریک توماس (که به عنوان ET یا واعظ هیپ هاپ شناخته می شود) یک فرد کمیاب است: کسی که توانسته بر مشکلات خانوادگی، فقر و حتی بی خانمانی غلبه کند و به یکی از موفق ترین رهبران در حوزه کاری خود تبدیل شود. رشته مورد بحث بحث انگیزشی است: توماس چه ورزشکاران، میلیونرها، تاجران، سیاستمداران یا فقط جو متوسط شما، همه آنها را برانگیخته است.
کانال یوتیوب او نامی آشنا برای او به ارمغان آورده است، در حالی که بیوگرافی های الهام بخش او (5 کم و شمارش) او را به یک میلیونر تبدیل کرده است. توماس بهعنوان فردی که خود در نوجوانی مدرسه را رها کرد و بعداً برای کسب مدرک دکترای خود برگشت، میلیونها دانشآموز در معرض خطر را الهام میبخشد تا از طریق Advantage، سازمان غیرانتفاعی که او تأسیس کرده بود، در مدرسه بمانند.
کودکی پر دردسر داشت
توماس در دیترویت میشیگان از مادری مجرد و نوجوان متولد شد. پس از اینکه در 12 سالگی متوجه شد که مردی که او را مانند خود بزرگ کرده است، در واقع پدرش نیست، دنیای توماس زیر و رو شد. یک شبه، او از یک بچه شاد به یک نوجوان بسیار مضطرب تبدیل شد که رابطهای به همان اندازه مشکل با خانوادهاش داشت. او می گوید: «من عصبانی به مدرسه رفتم. “من در بلوک عصبانی بودم، و به دلیل این عصبانیت، تصمیمات واقعا دیوانه کننده ای گرفتم. من فقط می خواهم هر 12 یا 13 ساله را بگیرم و بگویم اشکالی ندارد که دوست قدیمی شما در زندگی شما نبود.
در نوجوانی بی خانمان بود
پس از کشف حقیقت در مورد خانوادهاش، توماس شروع به مشاجره جدی با مادر، خالهها، ناپدریاش و هر کس دیگری کرد که از راه او عبور کرد. در نهایت، زندگی خانگی او بیش از حد طاقت فرسا شد، و باعث شد تا توماس تحصیل را رها کند و به دلیل ناتوانی در جایی دیگر برای رفتن، تقریباً 2 سال بی خانمان در خیابان های دیترویت زندگی کند.
یک واعظ زندگی او را تغییر داد
زمانی که توماس در خیابان زندگی می کرد با واعظی آشنا شد که زندگی او را برای همیشه تغییر داد. توماس گفت: «او واقعاً زندگی را در زمانی که گم شده بودم به من گفت. او به من گفت که هدیهای دستنخورده دارم که اگر از آن استفاده کنم، زندگیها را نجات میدهم! توصیه واعظ باعث شد تا توماس به مدرسه برگردد، GED خود را کسب کند و در نهایت در دانشگاه اوکوود ثبت نام کند. پس از 12 سال تحصیل، توماس در سال 2001 از Oakwood فارغ التحصیل شد. او کارشناسی ارشد خود را در دانشگاه ایالتی میشیگان به دست آورد
پس از فارغ التحصیلی از Oakwood، توماس بورسیه تحصیلی در دانشگاه ایالتی میشیگان گرفت تا کارشناسی ارشد خود را در مدیریت K-12 با تأکید بر رهبری آموزشی تکمیل کند. در زمانی که در میشیگان بود، او همچنان بر راهنمایی و الهام بخشیدن به دیگران تمرکز داشت. و عمدتاً بر کمک به دانشآموزان پرخطر و اقلیت در مسیر تحصیل خود تمرکز داشت. در سال 2005، توماس با مدرک کارشناسی ارشد خود از میشیگان فارغ التحصیل شد اما به تحصیل در مقطع دکترا ادامه داد.
او یک مرد خانواده متعهد شد
اگرچه توماس همیشه مشتاق است از تجربیات زندگی خود استفاده کند، اگر فکر میکند که این به دیگران کمک میکند، او کمتر مشتاق است که درباره جزئیات دقیق زندگی شخصی و موقعیت خانوادگی خود صحبت کند. چیزی که ما می دانیم این است که او 24 سال است که ازدواج کرده است (او در سال 1991 پس از ملاقات آن دو در کلیسای ادونتیست روز هفتم مرکز دیترویت شروع به ملاقات با همسرش دی دی موزلی کرد) و یک پدر فداکار دو فرزند است. جالین و جادا.
او یک موسسه غیرانتفاعی را به عنوان دانشجوی کالج تاسیس کرد
توماس مدت ها قبل از اینکه اینترنت او را به یک شهرت بین المللی تبدیل کند، کار خود را انجام می داد. در حالی که دیترویت در پی صنایع کلیدی خود که از بحران اقتصادی رنج می بردند (جنرال موتورز، فورد و کرایسلر همگی از بدترین آسیب ها بودند)، توماس سعی داشت به فروشندگان مواد مخدر و مادران تک والد الهام بخشد تا به تحصیلات خود ادامه دهند و راهی برای خروج از این وضعیت بیابند. بحران مالی برای پیشبرد اهداف خود، او یک سازمان غیرانتفاعی به نام Advantage را در حالی که هنوز در کالج تحصیل می کرد، تأسیس کرد و به عنوان بخشی از تلاش های خود برای الهام بخشیدن و ایجاد انگیزه در نسل جوان برای تکمیل تحصیلات خود و پیشرفت در دانشگاه، شروع به گردش در دانشگاه ها کرد.
یوتیوب او را به یک فرصت تبدیل کرد
در یکی از سخنرانیهای توماس در دانشگاه ایالتی میشیگان، او این جمله به یاد ماندنی را بیان کرد: « به همان اندازه که میخواهی موفق شوی، موفق میشوی». چیزهای بسیار قدرتمندی، بدون شک، اما چیزی که بعدا آمد حتی بهتر بود. یک دانشآموز با فنآوری تصمیم گرفت سخنرانی را ضبط کند، آن را روی ویدئویی از کارولینای شرقی سابق که در حال دویدن جیوانی رافین در حال تمرین بود، بپوشاند و سپس نتیجه را در یوتیوب آپلود کند. این ویدیو در فضای مجازی منتشر شد و به سرعت بیش از 6 میلیون بازدید جمع کرد و توماس را به یک ستاره یک شبه تبدیل کرد
اولین مخاطبان عمده او ورزشکاران بودند
پس از اینکه یوتیوب در مورد توماس خبر داد، او به سرعت شروع به جذب مشتری کرد. اکثر اولین مخاطبان او ورزشکاران بودند (بدون شک، با الهام از رنگهای ورزشی ویدیوهای یوتیوب او). یکی از اولین کنسرت های او سخنرانی با دبیرستان همه آمریکایی ها در جردن برند کلاسیک 2012 بود که به سرعت توسط دانشگاه هاروارد و زیرمجموعه لیگ کوچک تورنتو بلو جیز دنبال شد.
همانطور که دیدیم، ورزشکاران همیشه بخش مهمی از مخاطبان توماس را تشکیل میدهند، اما این فقط ورزشکاران دبیرستانی و بازیکنان فوتبال کالج نیستند که برای مشاوره به او مراجعه میکنند. برخی از ورزشکارانی که توماس مربیگری کرده است، از بزرگترین نامهای این تجارت بودهاند، و همه مشتاق هستند که او را ستایش کنند. همانطور که اسلم اشاره می کند، لو برون جیمز او را به خاطر الهام بخشیدن به قهرمانی NBA در سال 2012 می داند، در حالی که هم آستین دایه و هم یوناس جربکو هر دو او را بهترین سخنران انگیزشی موجود می دانند.
او دوست دارد با مخاطبانش هم صحبت شود
همانطور که هر کسی که در یک سخنرانی توسط ET شرکت کرده است می داند، او فقط به مخاطبان خود سخنرانی نمی کند، بلکه با آنها درگیر می شود. هر زمان که او با گروهی کار می کند، از یک فرمت مشخص پیروی می کند که به موجب آن 30 تا 40 دقیقه اول را به تدریس می گذراند و بقیه زمان را به گفتگو با گروه می گذراند و به آنها فرصت های زیادی برای پرسیدن سؤالات و درک واقعی می دهد. با پیام توماس «شما فقط در قالب سخنرانی مطالب زیادی را حفظ می کنید. توماس به اسلم می گوید: وقتی گفتگو وجود دارد، انسان ها تمایل دارند اطلاعات بیشتری را حفظ کنند
او برای کسب و کار در این حرفه نیست
او ممکن است در رأس یک امپراتوری میلیون دلاری قرار بگیرد، اما به گفته ET، او هرگز به جنبه تجاری کارها علاقه نداشته است. “پیام من خاص است زیرا سعی نمی کنم آن را انجام دهم. من نمی گویم که دیگران معتبر نیستند، اما من برای این کار در این کار نیستم.» او به بلک گفت. این برای من یک مأموریت و یک هدف است. من اینم. من سال ها را صرف انجام کار در یوتیوب کرده ام. همه چیز رایگان است. آنقدر معتبر است تا زمانی که طبیعی باشد. من هرگز سعی نکردم به مردم انگیزه بدهم. من فقط داستانم را تعریف می کردم.»
او در آلبوم های موسیقی حضور دارد
اگر از طرفداران پیام الهام بخش ET هستید، لازم نیست خود را به ویدیوهای یوتیوب او محدود کنید. تأثیر توماس در فرهنگ معاصر به اندازه کافی عمیق است که به برخی منابع نامحتمل رسیده است. به مقدمه اولین آلبوم Disclosure در سال 2013، Settle، آهنگ “Hard Times” هنرمند آر اند بی فاستر، یا آهنگ مقدمه آلبوم “Wins and Losses” 2017 میک میل گوش دهید، و می توانید بخش های مختلفی از موعظه های ET را بشنوید. چند بار که دوست دارید
پنج کتاب نوشته است
ممکن است یوتیوب در رساندن کار ET به تودهها کار خوبی انجام داده باشد، اما هنوز چیزی برای گفتن برای رسانه خوب قدیمی کلمه مکتوب وجود دارد. تا به حال، ای تی 5 کتاب منتشر کرده است: اولین کتاب، راز موفقیت، در سال 2012 منتشر شد و خواننده را با زندگی و پیام ET آشنا کرد. او موفقیت اولین بازی خود را با Greatness Is Upon You: Laying the Foundation (2014)، به سرعت GIUY: Abandoning Average and Sesing Greatness (Greatness Is On You Book 2) (2014) و Greatness Is Upon You: How دنبال کرد. فداکاری و فروتنی مرا برای عظمت قرار داد (2014).
لس براون
لزلی براون سخنران انگیزشی آمریکایی، نویسنده، دی جی رادیو، مجری سابق تلویزیون و سیاستمدار سابق به عنوان عضو مجلس نمایندگان اوهایو است. به عنوان یک سخنران انگیزشی، او از عبارت جالب “امکان پذیر است!” استفاده می کند. و به مردم می آموزد که رویاهای خود را همانطور که او آموخته است دنبال کنند.
سخنران انگیزشی لس براون در 17 فوریه 1945، در میامی، فلوریدا به دنیا آمد. مادر بیولوژیکی براون پس از به دنیا آوردن براون و برادر دوقلویش، وس، در کف یک ساختمان متروکه، پسرانش را در شش هفتگی به خانم مامی براون برای فرزندخواندگی سپرد. وقتی براون در کلاس پنجم بود، مدیر مدرسه به دلیل ایجاد اختلال در کلاس مجبور به پس گرفتن نمره شد. تنزل رتبه براون متعاقباً باعث شد که او را در کلاس های آموزش ویژه قرار دهند و به عنوان عقب مانده ذهنی برچسب گذاری کنند.
زندگینامه مختصر
در دوران نوجوانی، براون در دبیرستان بوکر تی واشنگتن تحصیل کرد و در آنجا تحت تأثیر یک مربی سخنرانی و نمایش قرار گرفت که او را تشویق کرد تا حرفه ای را در پخش رادیویی دنبال کند. براون پس از فارغ التحصیلی از دبیرستان و مدت کوتاهی در بخش بهداشت کار کرد، به عنوان پسر مامور برای ایستگاه رادیویی ساحل میامی مشغول به کار شد.
در ایستگاه، براون با امید به اینکه روزی تبدیل به یک شخصیت روی هوا شود، دیسک جوکی ها را مشاهده کرد. استراحت او زمانی اتفاق افتاد که یکی از دیسک جوکی ها مست شد. براون به جای او ایستاد و سپس به عنوان یک دیسک جوکی استخدام شد.
در اواخر دهه 1960، براون به کلمبوس، اوهایو نقل مکان کرد تا در رادیو WVKO کار کند و در آنجا در جامعه فعال شد. فعالیتهای سیاسی براون در کلمبوس برای او کرسی در ناحیه بیست و نهم مجلس قانونگذاری ایالت اوهایو به ارمغان آورد.
موفقیت های او
در سال اول، براون بیش از هر نماینده سال اول دیگری در تاریخ قانونگذاری ایالت اوهایو، مجلس قانونگذاری را تصویب کرد. براون در دوره سوم خود به عنوان رئیس کمیته منابع انسانی خدمت کرد. در سال 1981، براون مجلس نمایندگان ایالت اوهایو را ترک کرد تا از مادر بیمار خود در فلوریدا مراقبت کند. زمانی که در میامی بود، با ایجاد یک برنامه آموزشی در مرکز جوانان به تمرکز بر مسائل اجتماعی ادامه داد.
در سال 1986، براون به صورت تمام وقت وارد عرصه سخنرانی عمومی شد و Les Brown Enterprises, Inc. را تشکیل داد. در سال 1989، براون بالاترین جایزه انجمن ملی سخنرانان، جایزه عالی شورای همتایان را دریافت کرد. سال 1990، براون مجموعه سخنرانیهای برنده جایزه امی را با عنوان «شما سزاوار» را ضبط کرد، که در نوع خود به عنوان اصلیترین برنامه جمعآوری کمک مالی برای تعهد به ایستگاههای PBS در سراسر کشور تبدیل شد. در سال 1991، Toastmasters International براون را به عنوان یکی از بهترین سخنرانان جهان انتخاب کرد و جایزه Golden Gavel را به او اعطا کرد.
براون در بین مقامات برجسته کشور در درک و تحریک پتانسیل انسانی قرار دارد. او یک مهمان برجسته در بسیاری از ایستگاه های پخش رادیویی است و اغلب توسط شرکت های حرفه ای استخدام می شود تا سطوح جدیدی از موفقیت را آموزش دهد و الهام بخشد.
سوزه اورمان
سوزه اورمن نویسنده، مشاور مالی، سخنران انگیزشی و مجری تلویزیونی آمریکایی است. در سال 1987، او گروه مالی سوزه اورمان را تأسیس کرد. برنامه او Suze Orman Show در سال 2002 از CNBC شروع به پخش کرد و برای آن جایزه Gracie را برای مجری برنامه برجسته در CNBC دریافت کرد. او چندین کتاب در مورد مسائل مالی شخصی نوشته است.
اورمان دختر روسی-یهودی بود و در دانشگاه ایلینوی، Champaign-Urbana تحصیل کرد و در آنجا مدرک مددکاری اجتماعی گرفت. او بعداً به برکلی کالیفرنیا نقل مکان کرد و پیشخدمت شد. او به امید اینکه بتواند رستوران خود را باز کند، از دوستان و رستورانهایش پول جمعآوری کرد، اما یک دلال سهام سرمایهاش را در یک سری سرمایهگذاریهای بد از دست داد.
این تجربه علاقه اورمن را به امور مالی برانگیخت و او وارد برنامه آموزش کارگزاری بورس مریل لینچ شد. به عنوان اولین زن دلال سهام که توسط این شرکت در شمال کالیفرنیا استخدام شد، او به سرعت سبک منحصر به فرد خود را به نمایش گذاشت.
اورمان در مواقعی با استفاده از کریستال روی میز خود به جای افراد ثروتمند به دنبال افراد عادی مانند صاحبان مشاغل کوچک و رانندگان کامیون میگشت و قبل از هر گونه سرمایهگذاری، با مشتریان خود رابطه برقرار میکرد. روش های او بسیار سودآور بود و در سال 1980 او را مدیر حسابداری نامیدند.
در سال 1983 او به عنوان معاون سرمایه گذاری به شرکت Prudential Bache Securities پیوست و چهار سال بعد گروه مالی Suze Orman را افتتاح کرد. با این حال، پس از موفقیت اولیه، پس از اختلاف بر سر کمیسیون با یک کارمند، شرکت مجبور به تعطیلی شد.
موفقیت های وی
در سال 1994، اورمن، You’ve Earned It, Don’t Lose It را منتشر کرد و در شبکه خرید خانگی تلویزیون QVC برای تبلیغ کتاب ظاهر شد. با کمک انرژی روی صفحه نمایش و بینش های فکر برانگیز او، به سرعت فروخته شد. ادامه اورمن، 9 گام به سوی آزادی مالی، بیش از یک سال در فهرست پرفروشترینهای نیویورک تایمز بود. بلافاصله پس از آن، او شروع به ارائه کارگاههای آموزشی در تلویزیون عمومی کرد.
ساعت آزادی مالی او یکی از موفقترین برنامهها در تاریخ تلویزیون عمومی بود. او مهمان دائمی برنامه تلویزیونی اپرا وینفری شد و در سالهای 2007–2015 اورمان مجری برنامه Suze Orman Show در CNBC بود. در سال 2018 او شروع به میزبانی پادکست زنان و پول سوز اورمان کرد.
رویکرد عصر جدید اورمن به پول در «شجاعت ثروتمند شدن» نمونهای بود، که در آن «نیروی انرژی» پول را توصیف کرد – افکار مثبت پول را جذب میکنند، در حالی که افکار منفی آن را دفع میکنند. این کتاب مانند آثار بعدی او، از جمله قوانین پول، درس های زندگی پرفروش بود. The Money Book for the Young Fabulous and Broke (2005)، کتابی برای بیست و چند سال که به آنها کمک می کند تا امور مالی رو به رشد خود را مدیریت کنند.
ایانلا وانزانت
ایانلا وانزانت یک سخنران الهام بخش، وکیل، معلم معنوی اندیشه جدید، نویسنده، مربی زندگی و شخصیت تلویزیونی آمریکایی است. او در حال حاضر در تلویزیون به عنوان مجری برنامه Iyanla: Fix My Life، و به عنوان معلم مهمان برنامه Oprah’s Lifeclass در شبکه OWN: Oprah Winfrey دیده می شود.
دکتر ایانلا داستان او مانند یک ماجراجویی حماسی است که مملو از اشتباهات نزدیک، مبارزه، قدرت، شجاعت و پیروزی است! او از تجربیات اش هدف زندگیاش را کشف کرده، قدرتی را که در درون نهفته است کشف کرده و خود واقعیاش را بازیابی کرده است. بهترین بخش این است که او چیزهایی را که یاد گرفته است آموزش می دهد.
زندگینامه مختصر بروکلین
آیانلا که در بروکلین، نیویورک در پشت تاکسی از مادری الکلی متولد شد. وقتی ایانلا دو ساله بود مادرش به سرطان تسلیم شد. این باعث شد که ایانلا و برادر بزرگترش توسط پدر بزرگ شوند، پدری که فرزندانش را تحت مراقبت یک سری از اقوام، از جمله عمویش او را رها کرد. اگرچه ایانلا پدرش را میشناخت، اما او اغلب از نظر فیزیکی و احساسی در دسترس نبود.
در سن 16 سالگی، او یک مادر نوجوان بود. در سن 21 سالگی او صاحب سه فرزند و یک شوهر آزارگر شد. 9 سال، دو اقدام به خودکشی و ضرب و شتم های فراوان بعد، ایانلا و سه فرزندش صبح زود به آینده ای نامعلوم فرار کردند. آینده ای که در آن سه فرزندش را به تنهایی بزرگ کند. او که یک مادر مجرد بود، چندین سال خانواده اش را با کمک های مردمی تامین کرد.
ایانلا از تابلویی در اتوبوس الهام گرفت تا با حضور در کالج مدگار اورز در بروکلین، نیویورک، زندگی خود را تغییر دهد. سه سال بعد از Summa Cum Laude فارغ التحصیل شد و وارد دانشکده حقوق دانشگاه شهر نیویورک در کالج کوئینز شد. مهارت های سخنوری درخشان او توجه دفتر مدافع عمومی فیلادلفیا را به خود جلب کرد که بدون مصاحبه رسمی به او پیشنهاد کار داد.
سه سال پس از تمرین، ایانلا میدانست که انتخاب اشتباهی برای زندگیاش انجام داده و موقعیت خود را ترک کرده است. مانند هر کس دیگری، ایانلا به راحتی اعتراف می کند که او نیز دوره های طولانی سردرگمی داشته است. با این حال، بر خلاف بسیاری از افراد، او از دوران سخت خود استفاده می کند تا او را وارد وضعیت جدیدی کند.
موفقیت های وی
ایانلا که به خوبی وضعیت آنها را درک کرده بود، کار جدید خود را جدی گرفت. او یک کتاب کار برای کلاس تهیه کرد. در سال 1988، آن کتاب کار اولین اثر منتشر شده او شد، ضربه زدن به قدرت درون: مسیری برای خودتوانمندسازی برای زنان سیاه پوست بیستم. چاپ سالگرد این کتاب در سال 2008 منتشر شد.
دومین اثر او، اعمال ایمان: مراقبههای روزانه برای افراد رنگینپوست، از شکاف نژادی عبور کرد و به همراه مورد علاقه تیپر گور، همسر آل گور، معاون رئیسجمهور وقت تبدیل شد. 13 نشریه و 5 کتاب پرفروش نیویورک تایمز بخشی از برنامه های ایانلا نبودند. سپس دوباره، بهترین طرح ریزی شده تمایل دارد به اشتباه برود. ایانلا به خاطر قدرت و تأثیر کارش جوایز و تمجیدهای زیادی دریافت کرده است.
او دریافت کرد او به عنوان یکی از پنج “شرو” هالی بری مورد ستایش قرار گرفت. دکتر ونزانت در سراسر جهان سفر می کند و آموزه ها و پیام امید خود را به هزاران نفر می رساند. صدای او که مهمان بسیار مورد توجه برنامههای رادیویی است. ایانلا، برنامه گفتگوی روزانه خودش که توسط باربارا والترز و بیلی گتی تهیه شده است. او همچنین یک مهمان مکرر در اپرا به عنوان بخشی از دانشکده زندگی خود را تغییر دهید.
ایانلا به عنوان موسس و مدیر موسسه توسعه معنوی Inner Visions، دانش خود را در مورد اصل و قانون جهانی، سنت ها/آموزه های معنوی/مذهبی شرقی و غربی، و حقیقت عشق بی قید و شرط برای ایجاد انگیزه در دیگران برای ایجاد یک زندگی بهتر، یک جامعه بهتر به اشتراک می گذارد. و دنیای بهتر! او اکنون بیشتر وقت خود را به آموزش مربیان و وزیران زندگی می گذراند و مجموعه ای از انجمن های اجتماعی را از طریق Inner Visions انجام می دهد.
امی پردی
ایمی گیل هنرپیشه، مدل، اسنوبرد در سطح جهانی و برنده مدال برنز پارالمپیک 2014، یکی از بنیانگذاران ورزش های اکشن تطبیقی، سخنران انگیزشی حرفه ای، طراح لباس و نویسنده آمریکایی است.
امی پردی زندگی باورنکردنی ای داشته است. او با عشق به طبیعت، سلامتی و مسافرت بزرگ شد. او همچنین یک اسنوبورد پرشور بود. در 19 سالگی، زندگی او منحرف شد. پس از تجربه علائم آنفولانزا، امی در حالت شوک سپتیک به سرعت به بیمارستان منتقل شد. زمانی که او وارد بیمارستان شد کمتر از 2 درصد شانس زنده ماندن داشت، تحت حمایت خانواده قرار گرفت و به کما رفت.
پس از چند بار تزریق خون و برداشتن طحال پاره شده، پزشکان تشخیص دادند که امی مبتلا به مننژیت مننگوکوکی است، یک عفونت باکتریایی قابل پیشگیری با واکسن. به دلیل کمبود گردش خون، پزشکان مجبور شدند پای او را تا زیر زانو قطع کنند. او بعداً یک هفته قبل از تولد 21 سالگی یک کلیه اهدایی از پدرش دریافت کرد.
زندگینامه مختصر
پس از گذراندن این تجربه تغییر دهنده زندگی، امی خود را به چالش کشید تا به زندگی خود ادامه دهد و به اهدافی برسد که حتی کسانی که هر دو پا برای رسیدن به آن تلاش می کنند. او یکی از برترین اسنوبردکاران تطبیقی در جهان است، برنز پارالمپیک سوچی 2014. دارنده مدال و در حال حاضر تنها فرد قطع عضو دو پا در مسابقات اسنوبورد در سطح کلاس جهانی است.
خلاقیت، دیدگاه مثبت و نگرش هرگز تسلیم نشدن امی درهای بسیاری را به روی فرصتهای دیگر باز کرده است، از جمله حضور در یک موزیک ویدیوی مدونا، نقش بازیگر نقش اول زن در یک فیلم مستقل برنده جایزه و چندین پروژه مدلسازی خلاقانه از جمله یک عکاسی. با نوازنده و هنرمند نیکی سیکس، جایی که پاهای او سفارشی از فولاد ساخته شده بود تا شبیه یخچین باشد.
موفقیت هایش
امی به یک سخنران قدرتمند الهام بخش و انگیزشی تبدیل شده است که میلیون ها نفر او را دیده اند و از او دعوت شده است تا داستان خود را با مخاطبان در سراسر جهان به اشتراک بگذارد. سخنرانی امی در TED x Orange Coast، “زندگی فراتر از محدودیت ها” اولین ویدیوی توصیه شده توسط TED x OC به سخنرانان TED ورودی است که ارائه های خود را فرموله می کنند.
داستان و تصاویر امی در بسیاری از نشریات ملی و بین المللی منتشر شده است و در سال 2012 او و دوستش دنیل گیل، در سراسر جهان در مسابقه شگفت انگیز CBS مسابقه دادند. در ماه می 2013، امی توسط کمیته بین المللی المپیک به عنوان یکی از 15 پارا ورزشکار برتر جهان معرفی شد.
اگرچه امی دستاوردهای بیشماری دارد، اما بیش از همه به تأسیس «Adaptive Action Sports» با همسرش دنیل گیل افتخار میکند. AAS یک سازمان غیرانتفاعی است که در سال 2005 ایجاد شد و به افراد دارای معلولیت دائمی کمک می کند تا در ورزش های اکشن شرکت کنند. AAS با ESPN همکاری کرده است و مسابقات ورزشی اکشن «تطبیقی» را در تابستان و زمستان ESPN X Games اجرا میکند. این رویدادها در افزودن اسنوبرد تطبیقی به بازیهای پارالمپیک 2014 مؤثر بودند.
امی همچنین اخیراً داستان قابل توجه خود را در کنار اپرا وینفری، به عنوان بخشی از تور زندگی اپرا، به اشتراک گذاشت. جایی که او با اپرا در شهرها در سرتاسر آمریکا در صحنه به اشتراک گذاشتند. اینچنین داستان های انگیزشی را در بخش های دیگر میتوانید مطالعه کنید.
مطالب زیر را حتما مطالعه کنید
بهترین کتاب های فن بیان سخنرانی و سخنوری جهان
کتاب درباره فن بیان
دلایل افسردگی
علت افسردگی
معرفی بهترین کتاب های موفقیت مالی در کسب و کار و خودسازی
کتاب هاب مفید موفقیت مالی
1 دیدگاه
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.